مدح و ولادت امام جواد علیهالسلام
هـر کـه ســر خــدمـت نـگــار نـدارد هر چه که هـم بـاشـد اعـتـبـار نـدارد بحـث ســر دیــدن کـریـمی یـار است ورنـه گــدا بــودن افــتــخــار نــدارد وقت کرم دست توبه دست گدا خورد بـهـتـر از این لطـف؛ روزگـار ندارد صبـح قــیـامـت اگـر تو دلـبـر مـایـی هـیــچ کـسی بـا بـهـشـت کــار نـدارد تـا که خـدا هـسـت شـاه و گـدا هـست شاه اگر یار مـاست روزی مـا هست لطف تو باشد اگر، حساب کدام است؟! مهر تو باشد اگر، عذاب کدام است؟! علت خلـقت تویـی در عشق و گر نه جبر کدام است و انتخاب کدام است؟! چـلـه ای بـاید گـرفـت تا که بـفـهـمـیـم سرکه کدام است یا شراب کدام است؟! روی تـو و روی او.. چـگونه بفهمیم در وسـط ایـن دو، آفتاب کدام است؟! هـیـچ کـسـی مـثـل تـو وجــود نـدارد مـثـل تـو و سـفــرۀ تـو جــود نــدارد بـاز بـیــنــداز سـمـت مــا نـظـرت را نــوکــر دربــار کــن غــلام درت را بعد چهـل سال گریه کردن و هجران این همه خوشحال کرده ای پدرت را! بعد چـهـل سـال، عـاقـبت شده وقـتش تا بـگـذارد بـه روی سـیـنه سـرت را شهر پر است از حسود، حـرز بینداز یا که عوض کـن مسیر رهگذرت را در هـمـه مـولـودهـای قــوم پـیـمـبــر هـیچ کـسی نیست از تو با بـرکـت تر لـطـف تو را از ازل زیــاد نـوشـتـنـد آیـنـــه ات را خـــدا نـــژاد نــوشــتـنـد خـاک سـر راه تو بهـانـۀ خـلـق است خـاک مـرا از هــمـین بـلاد نـوشـتـند ایـل و تـبـار مــــرا مـریـد نــوشـتـنـد ایـل و تـبـار تــو را مُــراد نـوشـتـنـد هرچه خـدا جـود داشت داد به دستت نـام تو را ایـن چـنین، جـواد نوشـتـند یـا کـرم و یـا جـواد عـبـد تـو هـسـتـم حـضرت باب الجـواد عـبـد تو هـستم هفـت زمین در خور کبوتر تو نیست غـیر بـلـندای عـرش بـسـتر تو نیست وقـــت نــمــاز شــبــت تــجـــلــی الله هیـچ کسی جز تـو در برابر تو نیست خواست پدر بوســه اش برای تو باشد خوب شد این که کسی برادر تونیست گـرچــه عــلی اکـبـرِ امـامِ رضــایـی زخـــم ولی بر ضریح پیکر تو نیست این شـب جـمـعـه بـده جـواب همه را آب مـگـر مـهـریـۀ مــادر تـو نـیـست از چه علی اصغـر از فرات نـنوشـید از چـه از آن مـایـۀ حـیـات نـنـوشـیـد |